پیوند اعضا در فقهپیوند اعضا، از مباحث جدید فقهی مرتبط با علم پزشکی است. فهرست مندرجات۲ - بررسی پیوند اعضا در مباحث فقهی ۳ - راههای تأمین عضو مورد نیاز برای پیوند ۴ - صورتهای پیوند اعضای بدن انسان ۴.۱ - صورت اول ۴.۲ - دیدگاه فقهاء در این صورت ۴.۳ - صورت دوم ۵ - برداشت عضو از بدن شخص زنده ۶ - برداشت عضو از بدن شخص مرده ۷ - حکم قطع عضو بدن مرده مسلمان ۸ - حکم مسئله مرگ مغزی ۹ - آثار و ابعاد مالی پیوند عضو ۱۰ - حکم شرعی قطع عضو ۱۱ - بررسی مسئله طهارت و نجاست عضو پیوندی ۱۲ - طاهر شدن عضو پیوندی ۱۳ - پیوند قلب از دید اخلاقی ۱۴ - فهرست منابع ۱۵ - پانویس ۱۶ - منبع ۱ - پیوند اعضا ثمره پیشرفت علم پزشکیبا وجود اینکه در گزارشهای تاریخی و روایات اسلامی و نیز در تاریخ پزشکی نمونههایی از پیوند اعضا ذکر شده است، از جمله پیوند پوست و قرار دادن دندان حیوان بر جای دندان جدا شده انسان ، و نیز تزریق خون ــ که از مصادیق پیوند عضو به شمار آمده است ــ، اما با گستردگی امروزی آن، امری نوپیدا و از ثمرات پیشرفت علم پزشکی به شمار میآید [۱]
باقر لاریجانی، نگرشی جامع به پیوند اعضا، ج۱، ص۱۶، تهران ۱۳۷۸ش.
[۲]
باقر لاریجانی، نگرشی جامع به پیوند اعضا، ج۱، ص۲۰ـ۲۱، تهران ۱۳۷۸ش.
[۳]
علی شمسا، «بحثی اجمالی پیرامون پیوند اعضاء»، در مجموعه مقالات سمینار دیدگاههای اسلام در پزشکی، ج۱، ص۳۶۹.
[۴]
محمد بن حسن حرّعاملی، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، ج۳، ص۳۰۲، چاپ عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
.۲ - بررسی پیوند اعضا در مباحث فقهیپیوند اعضا، لوازم و پیامدهای آن در مباحث فقهی از جنبههای گوناگون مطرح شده و فصلی خاص به آن اختصاص یافته که از سه جهت قابل طرح و بررسی است: حکم شرعی آن با توجه به راههای تأمین عضو پیوندی، حکم روابط مالی میان دهنده عضو و گیرنده آن اعم از اینکه دیه یا دادوستد به شمار آید، و حکم طهارت و نجاست و مردار بودن عضو پیوندی.البته پیوند اعضا، در این بحث، منحصر به قسمتهایی از بدن مانند دست و پا و قلب و کلیه نیست بلکه حتی تکّهای گوشت و پوست و نیز مواردی چون مغز استخوان و خون را نیز شامل میشود. [۵]
وهبه مصطفی زحیلی، الفقه اسلامی وادلّته، ج۹، ص۵۲۱، : المستدرک، دمشق ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
۳ - راههای تأمین عضو مورد نیاز برای پیوندامروزه عضو مورد نیاز برای پیوند از سه راه متعارف قابل تأمین است: مصنوعات پزشکی، بدن حیوانات، و بدن انسان. استفاده از مصنوعات پزشکی، مانند آنچه در انواع جرّاحیهای ترمیمی پوست به کار میرود یا قطعات فلزی و شبه فلزی که به جای استخوان (در شکستگی پا و غیره) در بدن قرار داده میشود، و نیز استفاده از اجزای بدن حیوان زنده یا مرده ای که تذکیه شده باشد (مانند پیوند چشم از حیوان به انسان) از نظر فقهای همه مذاهب جایز است و هیچ منع شرعی بر آن وجود ندارد. [۶]
ناصر مکارم شیرازی، «المسائل المستحدثه فی الطب»، ج۱، ص۱۵۰ـ۱۵۱، فقه اهل البیت، سال ۳، ش ۹ (۱۴۱۹).
[۷]
عبدالکریم بی آزار شیرازی، «جراحی در طب و فقه اسلامی»، در مجموعه مقالات سمینار دیدگاههای اسلام در پزشکی: برگزار شده در دانشگاه علوم پزشکی مشهد، اسفندماه ۱۳۶۸، ج۱، ص۴۹۶، گردآوری و تنظیم حسین فتّاحی معصوم، مشهد ۱۳۷۱ش.
۴ - صورتهای پیوند اعضای بدن انساناستفاده از اعضای بدن انسان برای پیوند، دو صورت دارد: یا متعلق به خود شخص است و یا از بدن شخص دیگری گرفته میشود. ۴.۱ - صورت اولبه شرط رضایت خود شخص و بیشتر بودن نفعِ مترتب بر پیوند نسبت به ضرر ناشی از قطع عضو، از نظر فقها جایز است. [۸]
ناصر مکارم شیرازی، «المسائل المستحدثه فی الطب»، ج۱، ص۱۵۰ـ۱۵۱، فقه اهل البیت، سال ۳، ش ۹ (۱۴۱۹).
[۹]
اسماعیل اسماعیلی، «پیوند و خریدوفروش اجزای بدن»، ج۱، ص۲۰۱، فقه، سال ۱، ش ۱ (پاییز۱۳۷۳).
[۱۰]
وهبه مصطفی زحیلی، الفقه اسلامی وادلّته، ج۹، ص۵۲۳، : المستدرک، دمشق ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
در مورد جواز پیوندزدن عضو جدا شده از بدن انسان به بدن خود او، اگر این قطع عضو براثر حادثه یا جنایت رخ داده باشد، نیز بحثی نیست؛ اما چنانچه قطع عضو ناشی از اجرای حدّ یا قصاص باشد درباره آن اختلاف نظر هست. سابقه این موضوع به صدر اسلام بازمیگردد و در روایات اسلامی و منابع فقهی مطرح شده است. ۴.۲ - دیدگاه فقهاء در این صورتبنابه نظر برخی فقها این پیوند برخلاف فلسفه حدود و قصاص است و ازینرو جایز نیست؛ در مقابل، برخی قایلاند که دلیلی بر عدم جواز پیوند وجود ندارد، زیرا با اجرای حکمِ حدّ یا قصاص، تکلیف شرعی ساقط شده است (انتقاد پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم از کسی که یک فرد محکوم به حدّ فحشا را که بعد از اجرای حکم سنگسار گریخته بود، تعقیب کرد و مردم با ادامه سنگسار او را کشتند) [۱۱]
محمد بن حسن حرّعاملی، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، ج۱۸، ص۳۷۶ـ ۳۷۷، چاپ عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
نظر دیگری نیز هست که بین حق الله و حق الناس فرق میگذارد و ضمن جایز شمردن پیوند در مورد اول، نسبت به مورد دوم، با رعایت برخی شرایط، قایل به جواز است [۱۲]
وهبه مصطفی زحیلی، الفقه اسلامی وادلّته، ج۹، ص۵۸۳ ـ ۵۸۴ : المستدرک، دمشق ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
[۱۳]
محمودهاشمی شاهرودی، «حکم الصاق العضوالمقطوع فی القصاص»، فقه اهل البیت، ص۷ـ۳۰، سال ۳، ش ۱۱ـ۱۲ (۱۴۱۹).
[۱۴]
محمدعلی تسخیری، «مسئله پیوند عضو قطع شده در حدّ یا قصاص»، در مجموعه مقالات سمینار دیدگاههای اسلام در پزشکی، ج۱، ص۳۶۱ـ ۳۶۸.
۴.۳ - صورت دومعبارت است از برداشت عضو از بدن یک انسان جهت پیوند به بدن انسانی دیگر که خود دو حالت دارد: برداشت عضو از بدن شخص زنده و برداشت عضو از بدن شخص مرده. ۵ - برداشت عضو از بدن شخص زندهشرط مورد اتفاق همه فقها رضایت شخص ِ اعطاکننده عضو و لازمه نافذبودن چنین رضایتی دارا بودن شرایط عمومی تکلیف، از جمله بلوغ و عقل ، است. بنابراین، جداکردن عضوی از بدن کودک نابالغ یا مجنون ، به منظور پیوند زدن آن به بدن انسانی دیگر، حتی با اذن ولیّ او جایز نیست، زیرا ولایت ولی بر کودک و مجنون تا این اندازه سعه ندارد. [۱۵]
عبدالرحمان فقهی، «بیع الاعضاء الانسانی»، در مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی امام خمینی (س) : نقش زمان و مکان در اجتهاد، مجموعه مقالات، مسائل مستحدثه (اقتصاد، پزشکی، حقوقی، سیاسی، اجتماعی، متفرقه)، ج۱، ص۳۷۱، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۴ش.
[۱۶]
ناصر مکارم شیرازی، «المسائل المستحدثه فی الطب»، ج۱، ص۱۵۲، فقه اهل البیت، سال ۳، ش ۹ (۱۴۱۹).
[۱۷]
عبدالکریم بی آزار شیرازی، «جراحی در طب و فقه اسلامی»، در مجموعه مقالات سمینار دیدگاههای اسلام در پزشکی: برگزار شده در دانشگاه علوم پزشکی مشهد، اسفندماه ۱۳۶۸، ج۱، ص۴۹۵، گردآوری و تنظیم حسین فتّاحی معصوم، مشهد ۱۳۷۱ش.
گذشته از این، نوع عضو و وضع فرد اعطاکننده آن نیز باید در نظر گرفته شود، از جمله اینکه اگر عضو مورد نظر از اعضای اصلی بدن، مانند قلب یا مغز ، باشد و برداشت آن به مرگ شخص بینجامد یا جان او را به خطر بیندازد، به رغم رضایت خود او برداشت این عضو به اتفاق همه فقها حرام و مصداق خودکشی است. [۱۸]
محمد مؤمن قمی، کلمات سدیده فی مسائل جدیده، ج۱، ص۱۶۵ـ۱۶۶، قم ۱۴۱۵.
[۱۹]
وهبه مصطفی زحیلی، الفقه اسلامی وادلّته، ج۹، ص۵۲۳، : المستدرک، دمشق ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
[۲۰]
ابوالقاسم خوئی، «ملحقات رساله آیت اللّه خوئی با حاشیه آیت الله تبریزی»، ج۱، ص۷۲۷، در توضیح المسائل مراجع.
همچنین چنانچه برداشت یک عضو به نقص جدّی بدن بینجامد (مانند برداشت چشم یا قطع یک پا) یا زیان مهمی به آن وارد کند، غالب فقها این کار را حرام و مصداق اِضرار به نفس میدانند. [۲۱]
باقر لاریجانی، نگرشی جامع به پیوند اعضا، ج۱، ص۲۵۳ـ۲۵۴، تهران ۱۳۷۸ش.
[۲۲]
وهبه مصطفی زحیلی، الفقه اسلامی وادلّته، ج۹، ص۵۲۳، : المستدرک، دمشق ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
[۲۳]
ابوالقاسم خوئی، «ملحقات رساله آیت اللّه خوئی با حاشیه آیت الله تبریزی»، ج۱، ص۷۲۷، در توضیح المسائل مراجع.
[۲۴]
علی سیستانی، «ملحقات رساله آیت اللّه سیستانی»، ج۱، ص۷۶۴، در توضیح المسائل مراجع.
بر همین اساس، در صورتی که برداشت عضو به سلامتی اعطاکننده لطمه نزند و حیات مسلمانی متوقف بر آن باشد و از راه دیگری نیز قابل تأمین نباشد، مانند اعطای یک کلیه به کسی که نیاز به آن دارد، در جایز بودن آن اختلاف چندانی نیست. [۲۵]
ابوالقاسم خوئی، «ملحقات رساله آیت اللّه خوئی با حاشیه آیت الله تبریزی»، ج۱، ص۷۲۷، در توضیح المسائل مراجع.
[۲۶]
علی سیستانی، «ملحقات رساله آیت اللّه سیستانی»، ج۱، ص۷۶۴، در توضیح المسائل مراجع.
[۲۷]
وهبه مصطفی زحیلی، الفقه اسلامی وادلّته، ج۹، ص۵۲۳، : المستدرک، دمشق ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
[۲۸]
محمدتقی بهجت، «ملحقات رساله آیت اللّه بهجت»، در توضیح المسائل مراجع: مطابق با فتاوای دوازده نفر از مراجع معظّم تقلید، گردآوری محمدحسن بنی هاشمی خمینی، ج۱، ص۷۸۱ـ۷۸۲،قم ۱۳۷۸ش.
[۲۹]
مختار سالم، الطّبّالاسلامی بین العقیده والابداع، ج۱، ص۵۱۷، چاپ احمدمحی الدین عجوز، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۶ - برداشت عضو از بدن شخص مردهبرداشت عضو از بدن شخص مرده برای پیوند به بدن شخص زنده است. قطع عضو بدن مرده مسلمان از آن رو که مصداق مُثْله کردن و هتک حرمت مؤمن است حرام است و در چندین حدیث از آن نهی شده است. در این باب نیز تفاوتی میان آرای فقهای مذاهب اسلامی وجود ندارد. [۳۰]
ناصر مکارم شیرازی، «المسائل المستحدثه فی الطب»، ج۱، ص۱۵۱ـ۱۵۲، فقه اهل البیت، سال ۳، ش ۹ (۱۴۱۹).
[۳۱]
یوسف صانعی، استفتاآت پزشکی، ج۱، ص۱۰۷، قم ۱۳۷۷ ش.
اما در شرایطی خاصّ، جداکردن اعضای بدن مرده جایز است که مهمترین آنها حفظ جان یک مسلمان باشد.بعلاوه، لازم است که رضایت شخص مرده از طریق وصیّت او احراز شود یا اولیای میّت پس از مرگش اجازه برداشت عضو را بدهند؛ [۳۲]
توضیح المسائل مراجع: مطابق با فتاوای دوازده نفر از مراجع معظم تقلید، گردآوری محمدحسن بنی هاشمی خمینی، قم ۱۳۷۸ش.
در هرحال، مستند اصلی جواز برداشت عضو بدن مرده مسلمان و پیوند زدن آن به بدن شخص زنده، اهمیت حفظ جان مسلمان و ترجیح آن بر حرمت جدا کردن عضوی از بدن مرده است. [۳۳]
روح الله خمینی، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، تحریرالوسیله، ج۲، ص۵۶۵، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۳۴]
محمد مؤمن قمی، کلمات سدیده فی مسائل جدیده، ج۱، ص۱۳۵، قم ۱۴۱۵.
[۳۵]
ناصر مکارم شیرازی، «المسائل المستحدثه فی الطب»، ج۱، ص۱۵۷، فقه اهل البیت، سال ۳، ش ۹ (۱۴۱۹).
[۳۶]
اسماعیل اسماعیلی، «پیوند و خریدوفروش اجزای بدن»، ج۱، ص۲۰۷ـ ۲۰۸، فقه، سال ۱، ش ۱ (پاییز۱۳۷۳).
[۳۷]
وهبه مصطفی زحیلی، الفقه اسلامی وادلّته، ج۹، ص۵۲۳ : المستدرک، دمشق ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
[۳۸]
مختار سالم، الطّبّالاسلامی بین العقیده والابداع، ج۱، ص۵۱۷، چاپ احمدمحی الدین عجوز، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۳۹]
محمدتقی بهجت، «ملحقات رساله آیت اللّه بهجت»، در توضیح المسائل مراجع: مطابق با فتاوای دوازده نفر از مراجع معظّم تقلید، گردآوری محمدحسن بنی هاشمی خمینی، ج۱، ص۷۸۱ـ۷۸۲، قم ۱۳۷۸ش.
۷ - حکم قطع عضو بدن مرده مسلمانهمچنین، برخی مؤلفان با توجه به اینکه مستند اصلی حرمتِ قطع عضو بدن مرده مسلمان لزوم حفظ کرامت مؤمن و عدم هتک اوست و از طرفی، امروزه تلقی عرفی از قطع عضو بدن میّت برای پیوندزدن آن به بدن شخص زنده دگرگون شده است، به طوری که این امر، دیگر نه تنها توهین به میّت نیست بلکه اقدامی انسانی به شمار میآید، حرمت آن را نفی کردهاند. [۴۰]
اسماعیل اسماعیلی، «پیوند و خریدوفروش اجزای بدن»، ج۱، ص۲۰۷ـ ۲۰۸، فقه، سال ۱، ش ۱ (پاییز۱۳۷۳).
با این حال، در مواردی که قطع عضو بدن میّت فقط برای سلامتی یک مسلمان ــ و نه حفظ جانِ او ــ لازم شود، نسبت به جواز یا عدم جواز برداشت عضو مرده مسلمان اختلاف نظر وجود دارد، برخی فقها نیز نظر قطعی در این باره ندادهاند. [۴۱]
روح الله خمینی، رساله توضیح المسائل، ج۱، ص۳۵۰، تهران ۱۳۶۶ش.
[۴۲]
علی سیستانی، «ملحقات رساله آیت اللّه سیستانی»، ج۱، ص۷۶۴، در توضیح المسائل مراجع.
[۴۳]
علی سیستانی، «ملحقات رساله آیت اللّه سیستانی»، ج۱، ص۷۶۴، در توضیح المسائل مراجع.
[۴۴]
ابوالقاسم خوئی،«ملحقات رساله آیت اللّه خوئی با حاشیه آیت الله تبریزی»، ج۱، ص۷۲۷، در توضیح المسائل مراجع.
[۴۵]
وهبه مصطفی زحیلی، الفقه اسلامی وادلّته، ج۹، ص۵۲۳ : المستدرک، دمشق ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
و از تعبیرات و استدلالهای فقها میتوان دریافت که قطع عضو بدن میّت به منظور پیوند زدن آن به شخصی دیگر، چنانچه فایدهای فرعی و غیراساسی داشته باشد، جایز نیست.البته طبق نظر برخی فقها پس از برداشت عضو بدن مرده مسلمان، حتی در صورتی که قطع آن جایز نبوده، پیوند آن به بدن شخص زنده جایز است. [۴۶]
ابوالقاسم خوئی، «ملحقات رساله آیت اللّه خوئی با حاشیه آیت الله تبریزی»، ج۱، ص۷۲۷، در توضیح المسائل مراجع.
در مجموع، میتوان گفت که غالب فقیهان نسبت به مسئله پیوند اعضا، جز در فروع و جزئیات آن، نظر مساعد دارند. [۴۷]
باقر لاریجانی، نگرشی جامع به پیوند اعضا، ج۱، ص۱۲۳، تهران ۱۳۷۸ش.
۸ - حکم مسئله مرگ مغزیمسئله دیگری که در این مبحث مطرح است مرگ مغزی است. به اعتقاد شماری از فقیهان، مرگ مغزی مصداق «مرگ حقیقی» است و بنابراین حکم قطع عضو افرادی که دچار مرگ مغزی میشوند، در همه موارد مانند حکم قطع عضو بدن میّت است. [۴۸]
باقر لاریجانی، نگرشی جامع به پیوند اعضا، ج۱، ص۹۹، تهران ۱۳۷۸ش.
۹ - آثار و ابعاد مالی پیوند عضودومین جهت بحث فقهی پیوند اعضا ناظر به آثار و ابعاد مالی آن است، که در آن هرنوع ردوبدل شدن پول و مانند آن میان گیرنده و اعطاکننده عضو غالباً در قالب دیه برای عضو میّت و دادوستد برای عضوی از انسان زنده بررسی میشود.درباره تعلق دیه به قطع عضوی از مرده مسلمان و پرداخت کننده دیه و همچنین کسی که دیه متعلق به اوست، نظر یکسانی وجود ندارد. ۱۰ - حکم شرعی قطع عضوبنابه نظر فقهای شیعه جدا کردن عضو بدن مرده مسلمان بدون اذن و وصیّت وی، حتی در صورتی که حفظ جان مسلمانی بر آن متوقف باشد، دیه دارد. اما در تعلق گرفتن دیه در صورت اذن و وصیّت میّت، اعم از اینکه برای حفظ جان یا سلامتی مسلمانی باشد، اختلاف هست [۴۹]
ابوالقاسم خوئی، «ملحقات رساله آیت اللّه خوئی با حاشیه آیت الله تبریزی»، ج۱، ص۷۲۷، در توضیح المسائل مراجع.
[۵۰]
علی سیستانی،«ملحقات رساله آیت اللّه سیستانی»، ج۱، ص۷۶۳ـ۷۶۴، در توضیح المسائل مراجع.
[۵۱]
علی سیستانی، «ملحقات رساله آیت اللّه سیستانی»، ج۱، ص۷۶۳ـ۷۶۴، در توضیح المسائل مراجع.
[۵۲]
علی سیستانی، «ملحقات رساله آیت اللّه سیستانی»، ج۱، ص۷۶۳ـ۷۶۴، در توضیح المسائل مراجع.
.بنا به نظر برخی فقها، از جمله عدهای از اهل سنّت ، خریدوفروش عضو قطع شده به استناد ادله حرمت فروش مردار و عدم مالیّت آن جایز نیست.این استدلال ناظر به مواردی است که منفعتی عقلایی بر این کار مترتب نباشد و امروزه باتوجه به منافع حیاتیِ حاصل از پیوند اعضا و ارزش و مالیّت عضو قطع شده، غالباً خریدوفروش را جایز دانستهاند.بااینهمه، نظر بیشتر فقها آن است که این پول نه درعوض خود عضو و فروش آن، بلکه دربرابر اجازه برداشت عضو یا رفع یدکردن از عضو جدا شده پرداخت شود. [۵۳]
ناصر مکارم شیرازی، «المسائل المستحدثه فی الطب»، ج۱، ص۱۵۳ـ۱۵۴، فقه اهل البیت، سال ۳، ش ۹ (۱۴۱۹).
[۵۴]
روح الله خمینی، رساله توضیح المسائل، ج۱، ص۳۵۰، تهران ۱۳۶۶ش.
[۵۵]
علی سیستانی، «ملحقات رساله آیت اللّه سیستانی»، ج۱، ص۷۶۴، در توضیح المسائل مراجع.
[۵۶]
عزیز فیضی، پیوند اعضا، در اطلاع رسانی دیدگاههای فقهی، ج۱، ص۶۳، قم ۱۳۷۷ش.
[۵۷]
اسماعیل اسماعیلی، «پیوند و خریدوفروش اجزای بدن»، ج۱، ص۲۱۰، فقه، سال ۱، ش ۱ (پاییز۱۳۷۳).
[۵۸]
ابن قدامه، المغنی، ج۴، ص۳۰۴، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۵۹]
وهبه مصطفی زحیلی، الفقه اسلامی وادلّته، ج۹، ص۵۲۴ : المستدرک، دمشق ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
۱۱ - بررسی مسئله طهارت و نجاست عضو پیوندیسومین جهت عمده بحث فقهی پیوند اعضا بررسی مسئله طهارت و نجاست و مردار بودن عضو پیوندی است. در فقه اسلامی عضو جدا شده از بدن انسان و حیوان، اگر از اعضای دارای حیات باشد، نجس است مگر آنکه آن عضو از بدن انسانی جدا شود که بعد از مردن غسل داده شده یا عضوی از حیوانی حلال گوشت باشد که تذکیه شده است.به این ترتیب، در مواردی که پیوند با یک عضوِ اصطلاحاً «مردار» صورت میگیرد، پرسش طهارت و نجاست پیش میآید و به تبَع آن چند حکم فقهی، مانند احکام نماز ، مطرح میشود. ۱۲ - طاهر شدن عضو پیوندیبیشتر فقها براین نظرند که پس از پیوند عضو به بدن شخص زنده و جاری شدن حیات در آن، این عضو از آنِ شخص زنده و طاهر است و نباید، حتی به استناد قاعده یا اصل استصحاب ، در این حالت نسبت به پاک بودن این عضو شک کرد؛ اصل حاکم در این باب، اصل طهارت است. [۶۰]
روح الله خمینی، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، تحریرالوسیله، ج۲، ص۵۶۵، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۶۱]
ابوالقاسم خوئی، «ملحقات رساله آیت اللّه خوئی با حاشیه آیت الله تبریزی»، ج۱، ص۷۲۷، در توضیح المسائل مراجع.
[۶۲]
ابوالقاسم خوئی، «ملحقات رساله آیت اللّه خوئی با حاشیه آیت الله تبریزی»، ج۱، ص۷۲۷، در توضیح المسائل مراجع.
[۶۳]
علی سیستانی، «ملحقات رساله آیت اللّه سیستانی»، ج۱، ص۷۶۴، در توضیح المسائل مراجع.
[۶۴]
علی سیستانی، «ملحقات رساله آیت اللّه سیستانی»، ج۱، ص۷۶۴، در توضیح المسائل مراجع.
[۶۵]
ناصر مکارم شیرازی، «المسائل المستحدثه فی الطب»، ج۱، ص۱۵۵ـ۱۵۷، فقه اهل البیت، سال ۳، ش ۹ (۱۴۱۹).
[۶۶]
عبدالرحمان فقهی، «بیع الاعضاء الانسانی»، در مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی امام خمینی (س) : نقش زمان و مکان در اجتهاد، مجموعه مقالات، مسائل مستحدثه (اقتصاد، پزشکی، حقوقی، سیاسی، اجتماعی، متفرقه)، ج۱، ص۳۶۶، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۴ش.
[۶۷]
توضیح المسائل مراجع: مطابق با فتاوای دوازده نفر از مراجع معظم تقلید، گردآوری محمدحسن بنی هاشمی خمینی، ج۲، ص۶۹۶، قم ۱۳۷۸ش.
۱۳ - پیوند قلب از دید اخلاقیگفتنی است که برخی مؤلفان در بررسی موضوع پیوند اعضای بدن یک انسان به بدن شخص دیگر، بر پایه برخی برداشتهای اخلاقی ــ از جمله این که «قلب» هرکس منشأ همه گرایشهای نیک و بد او و مختصّ خود اوست ــ قایل به جایز نبودن این نوع پیوند شدهاند. [۶۸]
اسماعیل اسماعیلی، «پیوند و خریدوفروش اجزای بدن»، ج۱، ص۲۱۱ـ۲۱۳، فقه، سال ۱، ش ۱ (پاییز۱۳۷۳).
۱۴ - فهرست منابع(۱) ابن قدامه، المغنی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۲) اسماعیل اسماعیلی، «پیوند و خریدوفروش اجزای بدن»، فقه، سال ۱، ش ۱ (پاییز۱۳۷۳). (۳) محمدتقی بهجت، «ملحقات رساله آیت اللّه بهجت»، در توضیح المسائل مراجع: مطابق با فتاوای دوازده نفر از مراجع معظّم تقلید، گردآوری محمدحسن بنی هاشمی خمینی، ج۲، قم ۱۳۷۸ش. (۴) عبدالکریم بی آزار شیرازی، «جراحی در طب و فقه اسلامی»، در مجموعه مقالات سمینار دیدگاههای اسلام در پزشکی: برگزار شده در دانشگاه علوم پزشکی مشهد، اسفندماه ۱۳۶۸، گردآوری و تنظیم حسین فتّاحی معصوم، مشهد ۱۳۷۱ش. (۵) محمدعلی تسخیری، «مسئله پیوند عضو قطع شده در حدّ یا قصاص»، در مجموعه مقالات سمینار دیدگاههای اسلام در پزشکی. (۶) توضیح المسائل مراجع: مطابق با فتاوای دوازده نفر از مراجع معظّم تقلید، گردآوری محمدحسن بنی هاشمی خمینی، قم ۱۳۷۸ش. (۷) محمد بن حسن حرّعاملی، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، چاپ عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳. (۸) روح الله خمینی، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، تحریرالوسیله، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷. (۹) روح الله خمینی، رساله توضیح المسائل، تهران ۱۳۶۶ش. (۱۰) ابوالقاسم خوئی، «ملحقات رساله آیت اللّه خوئی با حاشیه آیت الله تبریزی»، در توضیح المسائل مراجع. (۱۱) وهبه مصطفی زحیلی، الفقه اسلامی وادلّته، : المستدرک، دمشق ۱۴۱۷/۱۹۹۷. (۱۲) مختار سالم، الطّبّالاسلامی بین العقیده والابداع، چاپ احمدمحی الدین عجوز، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸. (۱۳) علی سیستانی، «ملحقات رساله آیت اللّه سیستانی»، در توضیح المسائل مراجع. (۱۴) علی شمسا، «بحثی اجمالی پیرامون پیوند اعضاء»، در مجموعه مقالات سمینار دیدگاههای اسلام در پزشکی. (۱۵) یوسف صانعی، استفتاآت پزشکی، قم ۱۳۷۷ ش. (۱۶) عبدالرحمان فقهی، «بیع الاعضاء الانسانی»، در مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی امام خمینی (س) : نقش زمان و مکان در اجتهاد، مجموعه مقالات، مسائل مستحدثه (اقتصاد، پزشکی، حقوقی، سیاسی، اجتماعی، متفرقه)، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۴ش. (۱۷) عزیز فیضی، پیوند اعضا، در اطلاع رسانی دیدگاههای فقهی، قم ۱۳۷۷ش. (۱۸) باقر لاریجانی، نگرشی جامع به پیوند اعضا، تهران ۱۳۷۸ش. (۱۹) ناصر مکارم شیرازی، «المسائل المستحدثه فی الطب»، فقه اهل البیت، سال ۳، ش ۹ (۱۴۱۹). (۲۰) ناصر مکارم شیرازی، «ملحقات رساله آیت اللّه مکارم شیرازی»، در توضیح المسائل مراجع. (۲۱) محمد مؤمن قمی، کلمات سدیده فی مسائل جدیده، قم ۱۴۱۵. (۲۲) محمودهاشمی شاهرودی، «حکم الصاق العضوالمقطوع فی القصاص»، فقه اهل البیت، سال ۳، ش ۱۱ـ۱۲ (۱۴۱۹). ۱۵ - پانویس
۱۶ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «پیوند اعضا در فقه»، شماره۲۹۹۵. ردههای این صفحه : احکام پزشکی | فقه
|